محل تبلیغات شما

ص ازدواج کرد.خواهرزاده عزیزم.توی ناز و نعمت بزرگ شد.اما با کسی ازدواج کرد که تقریبا با جیب خالی آمد خواستگاری اما خیلی عاشق و مصمم. پدرها دست بچه هایشان را گرفتند، کمک کردند.خانه و زندگی را ترتیب دادن.پشت همه ی کارها توکل بود.همه چیز خوب پیش رفت.بالاخره عروس و داماد چند شب پیش جشنشان را  برگزار کردند و .با یک عالم دعای خیر رفتند سر خانه و زندگی خودشان.خیلی خیلی مبارک.

چقدر خوب است که دخترها و پسرها زمانی ازدواج کنند که کاملا نگاهشان به افق های روشن زندگی باشد و پر امید برای زندگی برنامه بریزند.واقعیت این است که بالا رفتن سن آدم را سختگیر می کند.یک جایی ادم دیگر حس می کند با هیچ کس نمی تواند زندگی کند.خیلی بد است.

پول مهم هست اما با اعتقاد می گویم عشق و ادب حرف اول را می زنند.

 

*ان شالله

 

پ.ن:به شهر دوم می روم در حالی که باز دل گرفته هستم.هنوز عادت نکردم.مشکلات دیگری هم هست که اوضاعم را بدتر کرده.خلاصه اش اینکه به قول شاعر، آهای غمی که مثل یه بختک رو سینه ی من شده ای آوار از گلوی من دستاتو بردار!

 

 

پنج شنبه پیش و دیگر هیچ

دوستی های نقطه تمام.

سال های سال به خوبی و خوشی*

زندگی ,خیلی ,کند ,ازدواج ,ی ,یک ,خانه و ,و زندگی ,می کند ,است که ,ازدواج کرد

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

sefrdesign payan-nameha